تمثيلي در باب شب و روز
اگر الان به آقاي موسوي بگوييد روز است هزار و يك دليل و هزار و يك نمودار و شاهد مي آورد كه نه شب است و اين دروغي است كه دروغگويان و دولتمردان براي انحراف انقلاب از مسير امام ميگويند. بعد اگر در همين حال دست ايشان را بگيريد و خورشيد را به عنوان دليل روز بودن به ايشان نشان دهيد سريعا بيانيه صادر ميكنند و شايد هم نود خورشيدي بسازند كه اينها يك ستاره ديگر را به عنوان خورشيد اجير كردهاند تا بگويند الان روز است. اگر تمام ستارهشناسان را جمع كنيد و به ايشان و طرفدارانشان تفهيم كنيد كه اين ستاره همان خورشيد است كه هم اكنون در آْسمان است ايشان و طرفدارانشان سريعا به خيابانها ميريزند و ميگويند اي مردم ببينيد كه اين دروغگويان چگونه در روز روشن دروغ ميگويند! بعد اگر به ايشان بگوييد كه خودت همين الان گفتي كه روز روشن پس نشون ميده الان روز است ميبيني كه جناب ميرحسين اخمهايش را در هم ميكند با انگشت اشاره به سمت شما نشانه ميرود و ميگويد كه من اصلا به خاطر همين اخلاق بد است كه به صحنه آمدم و ميگويم الان شب است. خجالت نميكشه! عكس ناموس جهان (خورشيد خانم) را گرفته جلوي من هي ميگه روز است. من اگر احساس نميكردم كه شما دروغگو ها داريد مثل آب خوردن به مردم دروغ ميگوييد كه احساس وظيفه نميكردم. مگر اين ميز رياست جمهوري چقدر ارزش داره كه به خاطرش حاضريد هر تهمتي به من بزنيد. من كي گفتم تو روز روشن؟ بعد كه دليل و مدرك واسه ايشان بياوريد كه خودت گفتي كه در روز روشن، آقاي موسوي باز ميگويد كه آقا پرونده سازي نكنيد! بعد كه به آنها ميگوييم اگر دليل داريد كه الان روز نيست يك مدرك حداقل ارائه كنيد ايشان يا احتمالا حامي ايشان نامه به رهبري مينويسند كه اگر همين الان اعلام نكنيد كه شب است ديگر با پيل هم نميتوان جلوي اين حجم انبوه سيل را گرفت. بعد كه رهبري در جواب نامه بيايند و سخنراني كنند و بگويند كه با توجه به اينكه الان ده ساعت مانده تا خورشيد غروب كند حتما روز است، باز اگر يك ساعت دو ساعت مانده بود به شب ميگفتيم شايد شما دليل قانع كنندهاي داريد ولي با اين شرايط كه ده ساعت مانده تا خورشيد غروب كند بيشك روز است و ديگر به خاطر اين قضيه به خيابانها نريزيد و ... ميرحسين موسوي بيانيه ميدهد و ميگويد كه اي مردم سبز انديش! حالا كه اينها قبل از اينكه مستندات دقيق ما را در مورد شب بودن بپذيرند و قبل از اينكه شوراي نگهبان نظر خود را بگويد پيشاپيش اعلام كردهاند كه روز است پس راه سبز خود را ادامه دهيد و من هم به هيچ وجه زير بار اين قضيه نميروم كه روز است و تا آخر خط با شما هستم. بعد كه برخي اراذل و اوباش ريختند و بانك و مسجد و غيره را به آتش كشيدند ميگويند كه اين تقصير كساني است كه گفتند روز است و اين دروغگويان نخواستند باور كنند كه الان شب است..... در همين حالت مردم با دهان باز و سكوتي عجيب در حالي كه به خورشيد نگاه ميكنند با خود در اين فكر هستند كه معناي شب و روز در ذهن آقاي موسوي چيست؟
بيست سال از اين ماجرا ميگذرد . انتخابات پانزدهمين دوره رياست جمهوري در ايران برگزار ميشود. ميرحسين موسوي پيغام ميدهد كه براي من صندوق سيار بياوريد كه امروز بعد از بيست سال ميخواهم در انتخابات شركت كنم و سكوت بيست سال گذشته خود را بشكنم تا اين ديكتاتورها بفهمند كه وقتي خورشيد در آسمان است شب است نه روز!
منبع
سايت الف